daddy long legs

ساخت وبلاگ

من میدونم بالاخره یروز این شلوار تو دانشگاه از پای من میفته و آبروی ۲۰ساله ی منو به باد میده!:/

+صرفا جهت اطلاع:نخیر کمربند هم ندارم:/

اگه کش تنبونی،بند شلوار کُردی چیزی دارین،گلریزون کنین بدینش به من!

با تچکر-_-

daddy long legs...
ما را در سایت daddy long legs دنبال می کنید

برچسب : تشکیل دولت موقت افغانستان,دولت موقت,دولت موقت ملی در کرمانشاه, نویسنده : ddaddy-long-legs8 بازدید : 70 تاريخ : سه شنبه 14 دی 1395 ساعت: 2:15

اینکه مثلا بگم از یک تا چهار دیشب داشتم« شزم»میکردم تا آهنگی رو پیدا کنم که تو یکی از فیلمایی بود که با نوکیا۵۸۰۰ام گرفته بودم تو یه مسافرت چهارتایی به شمال(حدود سال نود،نود و یک)،چیو میرسونه؟

دیشب پیداش کردم و دیوانه وار دلم میخواد ببلعمش...ببلعمش....هرچند حتی نمیدونم معنیش چی میشه!چون کلی گشتم ولی ترجمه اش رو پیدا نکردم...

اینو میگم

daddy long legs...
ما را در سایت daddy long legs دنبال می کنید

برچسب : بلعیدن سیر,بلعیدن انسان توسط مار,بلعیدن شیر توسط مار, نویسنده : ddaddy-long-legs8 بازدید : 63 تاريخ : سه شنبه 14 دی 1395 ساعت: 2:15

یه دوست تک فرزندی هم داشتم تو دبیرستان که میگفت من از بچگی دغدغه ام این بوده که اگه شوهرمم تک فرزند باشه اونموقع عید دیدنی خونه ی کی بریم؟!

خواستم بگم سطح دغدغه ها تا این حد متفاوته فی المثل-_-

+نگارنده ی این وبلاگ هنوز زنده است ولی نمیدونه چی بنویسه و اخیرا فکر میکنه که دوران وبلاگ نویسیش به پایان رسیده:/


daddy long legs...
ما را در سایت daddy long legs دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ddaddy-long-legs8 بازدید : 53 تاريخ : سه شنبه 14 دی 1395 ساعت: 2:15

گه گداری که تصادفا پام میره تو وبلاگ کسایی که بچه دار شدن یا قراره بشن یا قراره ازدواج کنن یا اصلا ازدواج کردن و بچه هم دارن ،و حس و حالشونو میخونم و دغدغه هاشون رو میبینم و بهشون فکر میکنم و یه لحظه خودمو میذارم جای اونا، باور کنید که چهار ستون بدنم به لرزه درمیاد!:/من به همین دغدغه ی امتحانات راضیم به این برکت قسم:/+شما باورتون نمیشه که ما الان چندتا همسن و سال و حتی کوچکتر رو تو اتاقای مجاور میبینیم که مزدوجن و این حجم از ازدواجای فامیلی واقعا بی نظیره تو این قرن!:/++یه دختری هست ...ما اسمشو گذاشتیم« دخترحمومی»!چرا؟چونکه شما هروقت که برید حموم به احتمال قریب به نود درصد این موجود رو اونجا مشاهده میکنید درحالیکه توی یه تشت زرد رنگ میشینه و با نامزدش ساعتها(!)درمورد اینکه«تو از خواجه امیری خوشت میاد؟!»/«به چی اعتقاد داری؟!» و غیره حرف میزنه.بعد مثلا یکی مثل من میره حموم و سه ساعت و نیم بعدش درحالیکه دو سانتیمتر از قدش آب رفته و کوهی از لباساشو شسته میاد بیرون و همچنان این موجود همونجاست!و شانس بیارین اگه مغزتون تو اون سه ساعت به باد نره.بعله:/مورد داشتیم که ساعت دو شب تو حموم بود و سا daddy long legs...
ما را در سایت daddy long legs دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ddaddy-long-legs8 بازدید : 65 تاريخ : سه شنبه 14 دی 1395 ساعت: 2:15

شما نمیدونید که وقتی یکی از من یه سوالی میپرسه و من جوابشو میدونم و بلدم چه شور وشعفی تو دل من برپا میشه!

و برعکسش هم صادقه وقتی که جوابو نمیدونم کلی نق میزنم به جون خودم که کاش بلد بودی.

یه دوست داشتم ح جیمی؟من هیچوقت نشد که سوالی ازش بپرسم و بی جواب بمونه.در هر زمینه ای ها!خلاصه که خیلی خفن بود!؛)

گاهی فکر میکنم اگه اون جای من بود چقد خفن تر میشد و آدمایی که کنار اون هستند چقدر خوشبخت ترن از آدمایی که کنار منن!



daddy long legs...
ما را در سایت daddy long legs دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ddaddy-long-legs8 بازدید : 65 تاريخ : سه شنبه 14 دی 1395 ساعت: 2:15

وای من دارم خل میشم:{

وای من جدی جدی دارم خل میشم:{

daddy long legs...
ما را در سایت daddy long legs دنبال می کنید

برچسب : خبر جدید پاس همدان,خبر جدید از همه جا,خبر جدید همشهری, نویسنده : ddaddy-long-legs8 بازدید : 68 تاريخ : سه شنبه 14 دی 1395 ساعت: 2:15

ساعت نه و خورده ای باشه و از دانشگاه داری برمیگردی به خوابگاه که یوهو!یه روباه بدو بدو از فاصله یک،یک و نیم متریت از عرض خیابون سریع رد شه....بعله!دانشگاه ما در شب خیلی ترسناک است نخطه.ببینین من در طول روز کلی چیز میز مزخرف برای فکر کردن و نوشتن دارم،خب؟ولی وقتی حتی یک اپسیلون به نوشتنشون فکر میکنم میبینم که چقد مزخرفن و فاقد ارزش ثبت کردن.برای همین ترجیح میدم بجای قهر و آشتی ها و بحث ها و حرفها و رفتارها کلیت ماجرا و اصل موضوع و چکیده اش رو بنویسم که اونم گاهی حوصلم نمیکشه.نه اینکه وقت نباشه!حوصله!مثلا ببینین آدم وقتی یکی یه کاریو بهش میسپره یا قبول میکنه یا نمیکنه دیگه؟ابتر انجام دادنش واسه چی؟حوصلت نمیکشه ؟ازهمون اول بگو نه.اصلا گاهی من من هم که بکنی طرف خودش میفهمه و ازت میکشه بیرون و فوقش کارشو میسپره به یکی دیگه.خب؟اینجا تایم شام و نهار سلف محدوده.منم امروز کتابخونه بودم و از هم اتاقی شماره سه خواستم که برام شام بگیره.اینکار خیلی روال شده و خیلی وقتا شده که اون برای من و من برای اون گرفتم یا حتی برای بقیه.ولی این دومین بار بود که وسایل منو گذاشته بود بیرون.خب تا من برگردم خراب می daddy long legs...
ما را در سایت daddy long legs دنبال می کنید

برچسب : روباه نيمه شب, نویسنده : ddaddy-long-legs8 بازدید : 54 تاريخ : سه شنبه 14 دی 1395 ساعت: 2:15